کجا میجهد این دو اسب تازی
کجا میرود این دو سیب سفید زیر پیراهنت
مگر من چقدر دوام میاورم در برابر رطوبت لبهایت...؟
برای نرفتن من،قهر کوک میکنی؟
من از هزار و یک شب چشمانت فهمیدم
از دست های پریشانت
از لرزش صدای بودنت!
با خاطره هایم به بزم بنشین...تا زمان رسیدن
تا زمان یکی شدن.تا زمان همخوابگی...
وسوسه های رفتنم بیشتر از ماندم است!